داستان سرایی در عکاسی جایی است که از عکسهای ثابت برای روایت داستان استفاده میکنید. می توانید از یک سری عکس برای بیان داستان خود استفاده کنید. یا می توانید از یک تصویر استفاده کنید.
می توانید از عکس ها برای بیان یک داستان کامل، از ابتدا تا انتها استفاده کنید. یا می توانید تکه هایی از داستان را به مخاطب خود بدهید. به عنوان یک عکاس قصه گو، باید تخیل بیننده را برانگیخت.
داستان سرایی دقیقاً یک نوع عکاسی نیست. از هر نوع عکاسی می توان برای روایت داستان استفاده کرد. فیلم های مستند، فانتزی و حتی پرتره برای عکاسی داستانی عالی هستند.
داستان نویسی در عکاسی محدودیت های بیشتری نسبت به فیلم یا ادبیات دارد. نه حرکتی وجود دارد و نه گفتگویی. همه تصاویر ثابت هستند، بنابراین برای بصری بودن به تمام اطلاعات نیاز دارید.
برای اینکه یک عکس داستانی را روایت کند، به شخصیت ها نیاز دارید. شما باید منبعی از احساسات داشته باشید. و شما به عناصری نیاز دارید که با بیننده ارتباط برقرار کند.
دوربین تنها ابزاری نیست که در اختیار یک داستان نویس عکاسی است. می توانید از ترکیب رسانه ای و پس پردازش برای بهبود داستان استفاده کنید. اینها به ویژه هنگام گفتن داستان های فانتزی یا جادویی می توانند مفید باشند.
8 نکته خلاقانه برای داستان سرایی در عکاسی
داستان نویسی آسان نیست. داستانها بهراحتی با تصاویر ثابت گفته نمیشوند، بهخصوص زمانی که به تنهایی باشند. اما اگر نکات ما را دنبال کنید، در کمترین زمان به یک داستان نویس چیره دست تبدیل خواهید شد.
1. داستان خود را بدانید
قبل از اینکه بتوانید داستانی را شروع کنید، باید بدانید که چیست. اگر داستانی از تخیل تعریف می کنید، بهتر است قبل از شروع تصویربرداری، داستان را بدانید. داستان نقشه راه شماست. شما از مسیر خارج می شوید، اما داشتن مسیری در ذهن می تواند به روایت شما کمک کند.
با داستان گویی عکاسی می توانید یک داستان بسته با شروع و پایان ثابت تعریف کنید. یا می توانید یک داستان باز تعریف کنید، جایی که سیر روایت برای تفسیر باز است.
اگر یک داستان قدیمی را دوباره تصور می کنید، آن را بخوانید و در مورد آن بیاموزید. اگر چیزی از تخیل خودتان است، می توانید آن را بنویسید. می توانید یک داستان کوتاه بنویسید یا آن را در قالب یک کتاب بنویسید.

2. به سبک عکاسی فکر کنید
داستان سرایی فقط در یک سبک عکاسی خاص استفاده نمی شود. شما می توانید هر نوع عکاسی را که دوست دارید برای روایت داستان خود انتخاب کنید.
می توانید از عکاسی منظره برای ایجاد دنیایی جدید استفاده کنید. یا می توانید از پرتره ها برای ایجاد و توسعه شخصیت ها استفاده کنید.
می توانید در استودیو به سراغ عکس های بسیار شیک بروید. یا می توانید از سبک عکاسی مستند برای به تصویر کشیدن روایت خود استفاده کنید.
اما وقتی نوبت به داستان گویی در عکاسی می رسد، لازم نیست به یک سبک پایبند باشید. می توانید از تکنیک های مختلفی برای بیان داستان خود استفاده کنید.
اگر مجموعه ای از تصاویر را انجام می دهید، هر عکس می تواند سبک متفاوتی داشته باشد. چشم انداز داستان می تواند از تصویری به تصویر دیگر تغییر کند. و نوع می تواند با آن تغییر کند.

3. شخصیت را با استفاده از لباس ها و لوازم جانبی توسعه دهید
بدون دیالوگ یا کلمات نوشته شده، یک عکاس باید داستان خود را با استفاده از زبان بصری تعریف کند. تصاویر داستان سرایی از عناصر خاصی برای تشریح معنای خود استفاده می کنند.
لباس ها ابزار عالی برای نمایش در داستان سرایی در عکاسی هستند. یک لباس زیبا و یک تاج می تواند یک شاهزاده خانم را شناسایی کند. و لباس سیاه می تواند به تعریف یک شخصیت بد یا یک موقعیت غم انگیز کمک کند.
وضعیت لباس شخصیت می تواند چیزهای زیادی را در مورد موضوع شما و موقعیت آنها بیان کند. لباسی که زمانی زرق و برق دار بود، می تواند داستانی را برای خودش تعریف کند. و تغییر لباس از نما به نما نیز تأثیر مشابهی بر داستان گویی بصری دارد.
وقتی صحبت از داستان سرایی در عکاسی به میان می آید، وسایل به همان اندازه مفید هستند. هر وسیلهای که قرار میدهید باید چیزی در مورد شخصیت یا طرح داستان بگوید.
سلاح ها می توانند نشان دهنده قهرمانی یا خشونت باشند. پول می تواند نماد طمع باشد. و از گل ها می توان برای عاشقانه استفاده کرد.

4. نمادها را در تصاویر خود مهار کنید
نمادهای بصری ابزاری عالی برای داستان سرایی در عکاسی هستند و احساسات قوی را برمی انگیزند. و می توانند بیننده را به مسیر درست هدایت کنند.
حیوانات و تصاویر مربوط به حیوانات، اطلاعات زیادی را در خود جای می دهند. حیوانات مختلف پیوندهای خاصی دارند. به عنوان مثال، آنها اغلب پیوندهایی با اسطوره و معنویت دارند.
به عنوان مثال، گرگ ها از شکارچیان ترسناک هستند. اما آنها همچنین مفاهیمی از خرد و ارزش های خانوادگی دارند.
درها ابزاری عالی برای داستان سرایی در عکاسی هستند. این فقط رفتن از اتاقی به اتاق دیگر نیست. یک در می تواند ما را به هر جایی برساند.
یک در باز به ما احساس آزادی می دهد. این به ما توانایی فرار به چیز جدید را می دهد. اما یک در قفل شده باعث می شود که ما احساس کنیم در دام افتاده ایم.

آب و هوا یکی دیگر از عناصر مهم در داستان گویی عکس است. آب و هوا می تواند لحن احساسی تصویر را تعیین کند. آفتاب و آسمان آبی نشان دهنده یک صحنه شاد است. باران بیانگر غم است. و طوفان به معنای مشکل و تغییر است.
5. از رنگ ها برای تقویت داستان سرایی در عکاسی خود استفاده کنید
رنگ ها پر از تفاوت های ظریف هستند که برای عکس های داستان گویی بصری عالی است. استفاده از یک طرح رنگی در روایت شما یک راه عالی برای افزودن معنی به تصاویر شما است.
تئوری رنگ نسبتاً ساده است. شما رنگ های گرم و سردی دارید که می توان از آنها برای طعم دادن به تصاویرتان استفاده کرد.
رنگ های گرم احساس لذت را در ما افزایش می دهند. و رنگ قرمز احساسات قوی مانند میل و اشتیاق را القا می کند.
رنگ های سرد می توانند باعث ناراحتی ما شوند. آبی های کم رنگ و سفید باعث می شوند احساس سردی و عدم اطمینان داشته باشیم. آنها می توانند باعث شوند ما احساس انزوا و تنهایی کنیم.
رنگ ها و تن های خاصی را می توان به شخصیت ها یا مکان ها مرتبط کرد. مکان های امن پر از رنگ های گرم خواهند بود. و شخصیت های ضعیف با زنگ های سرد احاطه خواهند شد.

6. روایت خود را ساختار دهید
ساختار تصاویر شما یک عنصر ضروری در روند داستان گویی است. شما باید تصمیم بگیرید که داستان چگونه روایت می شود.
تصویر شما قرار است چه اطلاعاتی را در خود نگه دارد؟ داستان های باز تعریف می کنید یا داستان های بسته؟ آیا یک سری عکس می سازید یا فقط یک تصویر؟
برای داستان های بسته، یک سری تصاویر به خوبی کار می کنند. می توانید به خودتان نقاط شروع و پایان ثابت بدهید. این باعث می شود که یک روایت خطی ایجاد کنید.
شما می خواهید به این فکر کنید که چقدر از داستان می خواهید بگویید. حتی اگر در حال انجام یک سری تصاویر هستید، ممکن است نخواهید به انتها برسید. یا شاید داستان خود را در پایان شروع کنید.

7. از ترکیب بندی برای هدایت داستان استفاده کنید
هنگامی که از داستان سرایی در عکاسی استفاده می کنید، ترکیب بندی عکس های شما بسیار مهم است. شما بیننده را در داستان خود بدون کلام هدایت می کنید. باید به آنها اطلاعات و جهت بدهید.
میتوانید از عکسهای با زاویه باز استفاده کنید که مناظر بیشتری را شامل میشود تا تصویر بزرگتری به مخاطب ارائه دهید.
میتوانید از عکسهای استایلشده و ژستشده استفاده کنید که مملو از نمادها و پیشنهادها هستند. یا می توانید از عکس های اکشن برای ایجاد حرکت و تنش استفاده کنید.
درها و مسیرهای دیگر توجه بینندگان را به خود جلب می کند. یک راهرو به طور طبیعی ما را به جلو می برد، همانطور که یک مسیر در یک جنگل.
چشمان ما به سمت منابع نور در فضاهای تاریک کشیده می شوند. میتوانید از پنجرهها یا شکافهای نور استفاده کنید که یک تابلوی راهنمایی بصری است که بیننده را در داستان راهنمایی میکند.
اما چقدر از مسیری که قرار است نشان دهید؟ اگر مسیر پایان روشنی داشته باشد، میدانیم به کجا میرویم. اما اگر فقط بتوانیم بخش کوچکی از مسیر را ببینیم، می تواند احساس ترس را به ما اضافه کند.

8. سوژه های خود را هدایت کنید
تمرکز اصلی بیشتر داستان سرایی ها، شخصیت ها هستند. و زمانی که شما یک عکاس هستید همینطور است. بیننده در طول داستان موضوع را دنبال می کند.
زبان بدن ابزار قدرتمندی است. این چیزی است که همه ما می توانیم با آن شناسایی و تشخیص دهیم. ما می توانیم بگوییم که یک فرد خوشحال است یا غمگین. ما الگوهای رفتاری را درک می کنیم که نشان می دهد فردی آرام یا مضطرب است.
حیوانات هم حرف های احساسی دارند. اگر سگی دمش بین پاهایش باشد، می دانیم که خوشحال نیست.
حالات چهره پر از اطلاعات است که برای داستان گویی عالی است. اما داشتن چهره های مبهم یا پنهان نیز می تواند بینندگان را به یک داستان بکشاند. می تواند فتنه و رمز و راز اضافه کند. یا می تواند ترس را تزریق کند.
اگر سوژه شما در حال دور شدن از دوربین است، بیننده میل به دنبال کردن دارد. و اگر به سمت دوربین می آیند، این تصور را ایجاد می کند که چیزی از خود جا گذاشته اند.

نتیجه
اگر می خواهید عضلات خلاق خود را به عنوان یک عکاس منعطف کنید، تمرینی بهتر از عکاسی داستان سرایی پیدا نخواهید کرد.
دامنه خلق داستان های بدیع با تصاویر رسا و تخیلی بسیار زیاد است. می توانید انواع مختلف عکاسی را تجربه کنید. و شما می توانید داستان ها را به روش های مختلف تعریف کنید.
امیدواریم این نکات برای داستان سرایی خلاقانه در عکاسی به تحریک تخیل شما کمک کرده باشد. ذهن خود را کاوش کنید و شروع به گفتن داستان های خود با عکاسی کنید.
امروز بیشتر آموزش ببین 🙂 ریتم در عکاسی چیست؟