نمای اورشولدر چیست؟
نمای اورشلدر یا Over The Shoulder یک اصطلاح رایج در زمینه تولید ویدئو است. اصطلاح اورشلدر به دوربینی اشاره دارد که پشت فردی قرار دارد که شانه و بخشی از پشت سر او قابل مشاهده است و در حال گفتگو با فردی است که صورتش رو به دوربین و فوکوس است.
این تکنیک برای ضبط صحنههای گفتگو، مصاحبهها و تعاملات بین شخصیتها، نشان دادن واکنش یک شخص یا ایجاد حس صمیمیت بین دو شخص در یک گفتوگو استفاده میشود.
چرا از نمای اورشولدر استفاده کنیم؟
از تصاویر Over The Shoulder (OTS) به چندین دلیل در تولید و پخش ویدئو استفاده میشود:
۱. غوطهوری:
نمای اورشولدر نمایی را به بینندگان ارائه میدهند که حضور در صحنه را شبیهسازی میکند. با قرار دادن دوربین پشت شانه شخصیت، احساس عمق و غوطهوری ایجاد میشود و بیننده احساس حضور در صحنه را دارد.
[photoshop_course_slide]
۲. نقطه نظر یا POV:
نمای اورشولدر میتواند نقطه نظر یا POV یک شخصیت را انتقال دهد یعنی به بینندگان اجازه دهد که ببینند آن شخص چه میبیند. این تکنیک به مخاطبان کمک میکند تا واکنشها، احساسات و مشارکت شخصیت با صحنه را درک کنند.
۳. تعامل و واکنش:
تصاویر اورشولدر اغلب در صحنههای گفتگو یا تعامل بین شخصیتها استفاده میشوند. این امکان را به بینندگان میدهد که هم شخصیت صحبتکننده و هم واکنش شخصیتی که با او صحبت میکند را مشاهده کنند.بنابراین نمای اورشولدر عامل جذابیت بصری را افزایش میدهد و پویایی و جزئیات مکالمه را ثبت میکند.
امروز یکم بیشتر آموزش ببین 🙂 –> انواع نماهای از زاويه دید دوربين
۴. صمیمیت و ارتباط:
تصاویر اورشولدر میتوانند حس صمیمیت بین شخصیتها را ایجاد کنند. با قرار دادن دوربین بالای شانه یک شخصیت، بینندگان به نگاه نزدیکتری به زبان بدن و واکنشهای شخصیت دست پیدا میکنند. این کار باعث برقراری ارتباط عاطفی قویتر با شخصیتها میشود و داستان را بهبود میبخشد.
۵. تنوع بصری:
اضافه کردن تصاویر اورشولدر به همراه زوایای دوربین و نماهای دیگر، تنوع بصری به تولید اضافه میکند.همچنین اگه بخواهیم یکم بیشتر کمال گرایانه نگاه کنیم، استفاده از نمای لانگ شات یا نمای نزدیک (Close up) جدابیت بصری را به ترکیب کلی میافزاید.
۶. تاکید روایت:
نمای اورشلدر میتوانند به صورت استراتژیک برای تاکید بر عناصر خاص یک صحنه یا داستان استفاده شوند. به عنوان مثال، میتواند روی یک شیء تمرکز داشته باشد و در عین حال شخصیت را نیز در تصویر نگه دارد و توجه به آن عنصر و توضیحات را فراهم کند.
همانطور که در تصویر زیر می بینید اگر یک شخصیت را به تنهایی در قاب قرار دهید، آنها را منزوی می کنید و اگر شخصیت ها را با هم در یک قاب قرار دهید، آنها را به هم وصل می کنید.
ایده این نیست که بگوییم این شخصیت ها باهم موافق هستند، یا حتی یکدیگر را دوست دارند، بلکه این است که آنها بخشی از یک زمینه عاطفی جمعی برای صحنه هستند. شخصیت های صحنه حداقل «در یک قاب» هستند.